ازدواج موقت
صیغه موقت به معنای (ازدواج موقت) است. صیغه موقت به این معنی است که زن و مردی که با هم ازدواج موقت میکنند، فقط تا زمانی که مدت عقد تمام نشده، با هم زن و شوهرند. بعد از تمام شدن مدت دیگر زن و شوهر نیستند، مثلا اگر برای مدت ده روز ازدواج کرده باشند، بعد از ده روز دیگر نسبت به هم محرم نیستند. در ازدواج موقت یا همان صیغه موقت رضایت زن و مرد و خوانده شدن عقد و مشخص کردن مهریه و مدت لازم است.اگر دختر باکره باشد، به نظر بیش تر مراجع معظم تقلید باید از پدرش رضایت بگیرد.
شرایط قانونی ازدواج موقت
۱. اجازه پدر در ازدواج موقت برای دختر
مطابق قانون در نکاح دختر باکره اعم از منقطع و دائم، اجازهی پدر یا جد پدری لازم است. در صورت امتناع غیرموجه پدر از دادن اجازه، عدم حضور پدر در محل و غیرممکن بودن استیذان دختر میتواند با معرفی مرد مورد نظر و شرایط نکاح از دادگاه مدنی خاص درخواست اجازهی ازدواج کند.
به تصریح مادهی ۱۱۱۳ قانون مدنی، «در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد مگر اینکه شرط شده باشد یا آنکه عقد مبنی بر آن جاری شده باشد.» اما حتی در صورت شرط نفقه ترک انفاق شوهر عمل مجرمانه نیست و زن تنها میتواند از دادگاه الزام شوهر به دادن نفقه را درخواست کند.
۲. در ازدواج موقت زوجین از هم ارث نمیبرند
مطابق ماده ۹۴۰ قانون مدنی «زوجینی که زوجیت آنها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند. لذا مفهوم ماده آن است که در نکاح منقطع، زوجین از هم ارث نمیبرند. فرزندان حاصل از ازدواج موقت، مشروط بر ثبت شدن قانونی و محضری ازدواج، حقوقی درست همانند فرزندان حاصل از ازدواج دائم دارند، یعنی فرزندان مشروع پدر شناخته میشوند، پدر موطف به دادن نفقه و نگهداری آنان است و از پدر ارث میبرند، اما مساله این جاست که با توجه به عدم ثبت محضری ازدواج موقت در اکثر موارد، جاری شدن صیغهی آن توسط زوجین یا عاقدان گم نام و فاقد دفتر، اثبات نسب برای فرزند حاصل از ازدواج موقت بسیار مشکل و اکثرا غیرممکن خواهد بود. در حال حاضر به وفور شاهد بی شناسنامه ماندن این فرزندان یا تضییع حقوق آنان مانند ارث هستیم.
۳. طلاق مخصوص نکاح دائم است و در ازدواج موقت وجود ندارد.
ازدواج موقت به فوت یکی از طرفین، فسخ نکاح، بذل مدت از طرف شوهر و انقضای مدت معینشده منحل میشود. فسخ نکاح میتواند بر مبنای وجود عیوبی مشخص در زن یا مرد، یا عدم وجود صفتی که ضمن عقد شرط شده یا عقد بر آن واقع شده انجام گیرد.
عیوبی نظیر جنون، خصاء، عنن و عدم توانایی بر انجام عمل جنسی در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود. عیوب موجود در زن که حق فسخ برای مرد ایجاد میکنند. چنانچه عیوب مزبور در حال عقد موجود بوده و پس از عقد ظاهر نشده باشند، نیز عبارتاند از قرن، برص، جذام، افضاء، زمینگیری، نابینایی از هردو چشم. چنانچه هریک از طرفین پیش از عقد به وجود عیب مزبور در طرف دیگر عالم باشد، حق فسخ نخواهد داشت.
۴. مرد میتواند مدت باقیمانده را به زن ببخشد
شوهر میتواند در هر زمانی از ازدواج موقت، مدت باقیمانده را به زن ببخشد و عقد را منحل کند، چه زن به این امر راضی باشد چه نباشد. همچنین با انقضای مدت تعیین شدهی ازدواج موقت عقد منحل میشود.
تنها راهی که به زن اختیار انحلال ازدواج موقت را میدهد٬ شرط ضمن عقد یا وکالتنامه مبنی بر داشتن حق بذل مدت از سوی شوهر است. این وضع، در کنار موقتی بودن ازدواج و عدم دقت و بررسی وضع و اخلاق و شهرت همسر، حداقل به اندازهی نکاح دائم، زنان را در شرایط ناامنی قرار میدهد. چه بسا ممکن است زن پس از نکاح منقطع با سوءرفتار و آزار همسر مواجه شود، که در این صورت حتی نزد قانون نیز راه نجاتی ندارد.
۵. وضعیت عده در ازدواج موقت با ازدواج دائم متفاوت است.
مطابق مادهی ۱۱۵۲ عدهی فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد نکاح منقطع در زن غیر باردار دو طهر (دو عادت ماهانه) است مگر اینکه زن با اقتضای سن، عادت زنانگی نبیند که در این صورت ۴۵ روز است. عده طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد زن حامله، تا زمان وضع حمل است. زن یائسه و زنی که با همسر خود نزدیکی نداشته نیازی به نگاه داشتن عدهی انقضا یا بذل مدت و فسخ نکاح ندارد اما عدهی وفات، در همهی موارد باید رعایت شود.
مطابق مادهی ۱۱۵۴ «عده وفات چه در دائم و چه در منقطع، در هر حال چهار ماه و ده روز است. مگر اینکه زن حامله باشد که در این صورت عده وفات تا موقع وضع حمل است. مشروط بر اینکه فاصله بین فوت شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد و الا مدت عده همان چهار ماه و ده روز خواهد بود.